1. قانون شرکت ها ، 1956 به طور گسترده شرکت ها را به شرکت های خصوصی و دولتی طبقه بندی می کند و بر اساس چنین طبقه بندی محیط نظارتی را فراهم می کند. با این حال ، با رشد اقتصاد و افزایش پیچیدگی عملکرد تجاری ، اشکال سازمان های شرکت در حال تغییر است. نیاز به این قانون وجود دارد تا الزامات انواع مختلف شرکت هایی را که ممکن است وجود داشته باشند در نظر بگیرند و به دنبال ارائه اصول مشترکی باشند که ممکن است انواع شرکت ها هنگام ابداع ساختار حاکمیت شرکت خود به آنها مراجعه کنند. ساختارهای سفت و سخت ، کنترل و مقررات غیر ضروری مانع از ابتکارات کارآفرینان می شوند. شرکت های خصوصی و شرکت های کوچک ، که به طور کلی به دلیل نیازهای مالی خود به مسائل عمومی یا سپرده نمی روند اما از منابع شخصی یا داخلی خود استفاده می کنند ، باید با هزینه کم انعطاف پذیری و آزادی بهره برداری و انطباق داده شوند. به همان اندازه ، شرکت های دولتی که به سرمایه های عمومی دسترسی پیدا می کنند ، باید در معرض رژیم سختگیرانه تری از مدیریت شرکت قرار بگیرند. برای فعال کردن یک چارچوب جامع برای اشکال مختلف سازمان های شرکت ، قانون شرکت باید از طبقه بندی های متعدد شرکت ها اطمینان حاصل کند. همچنین باید تغییر صاف شرکت ها از یک نوع به نوع دیگر را فعال کند.
طبقه بندی شرکت ها
2. فرم شرکت ها می توانند اشکال زیادی را برای پاسخگویی به محیط زیست به خود اختصاص دهند. بنابراین قانون شرکت باید طبقه بندی چندگانه از شرکت ها را تشخیص دهد. کمیته معیارهای طبقه بندی را بر اساس فرم های قابل تشخیص امروز نشان می دهد ، اما تشخیص می دهد که چنین طبقه بندی هرگز نمی تواند جامع باشد. i) بر اساس اندازه: الف) شرکت های کوچک ب) شرکت های دیگر ii) بر اساس تعداد اعضای: الف) شرکت یک نفر ب) شرکت های خصوصی ج) شرکت های دولتی iii) بر اساس کنترل: الف) برگزاریشرکت های ب) شرکت های تابعه ج) شرکت های وابسته IV) بر اساس مسئولیت: الف) محدود (i) توسط سهام (ب) با ضمانت (با یا بدون سرمایه سهم) ب) نامحدود V) بر اساس نحوه دسترسیسرمایه: الف) شرکتهای ذکر شده ب) شرکتهای بدون لیست
3. قانون باید پتانسیل تنوع در اشکال شرکت ها را بشناسد و به جای اینکه به دنبال تنظیم جنبه های خاص از هر شکل باشد ، به دنبال ارائه اصولی است که باعث می شود بین عمل اقتصادی برای ایجاد ثروت بر اساس اصول روشن و گسترده پذیرفته شود. واد
4. 1 کمیته هیچ دلیلی نمی بیند که چرا شرکت های کوچک باید از عواقب مقرراتی که ممکن است برای اطمینان از تعادل منافع سهامداران شرکت های بزرگ و گسترده طراحی شده است متحمل شوند. قانون شرکت باید رویههای تصمیمگیری ساده را با معافیت این شرکتها از انتخاب رویههای اداری داخلی قانونی امکانپذیر کند. چنین شرکت هایی همچنین باید در معرض کاهش الزامات گزارشگری مالی و حسابرسی و رژیم های ساده سازی نگهداری سرمایه قرار گیرند. اساساً رژیم برای شرکت های کوچک باید آنها را قادر سازد تا از طریق الزامات ساده شده به شفافیت با هزینه کم دست یابند. چنین چارچوبی ممکن است برای شرکت های کوچک از طریق معافیت هایی که در قالب یک جدول قانون ادغام شده اند اعمال شود. 4. 2 قانون همچنین می تواند یک رویکرد یکپارچه را در نظر بگیرد که به موجب آن یک چارچوب مقررات زدایی برای شرکت های خصوصی ارائه شود، که ممکن است برای شرکت های کوچک نیز اعمال شود. با این حال، ممکن است تعریفی از شرکت های کوچک برای فعال کردن چنین رژیمی در نظر گرفته شود. مطمئناً مشکلاتی در تجویز اندازه وجود دارد. به نظر ما، اندازه ممکن است بر اساس داراییهای ناخالص شامل داراییهای ثابت، داراییهای جاری و سرمایهگذاریهایی که از حد خاصی تجاوز نمیکنند و همچنین گردش مالی ارزیابی شود. از آنجایی که تعریف "کوچک" ممکن است در طول زمان تغییر کند، این ممکن است از طریق قوانین انجام شود. 4. 3 برای واجد شرایط بودن برای معافیت ها، یک شرکت کوچک نباید هلدینگ یا زیرمجموعه هیچ شرکت دیگری باشد. با این حال، کمیته نیازی به ارائه یک حکومت داخلی خاص و رژیم قانون اساسی برای شرکت های کوچک احساس نمی کند. این احتمالاً مانع رشد آینده آنها خواهد شد. در عوض، کمیته توصیه میکند در صورت لزوم، وسایل نقلیه جدید برای تجارت، مانند مشارکتهای با مسئولیت محدود، از طریق قوانین جداگانه فعال شود. 4. 4 انجمن ها، شرکت های خیریه و غیره دارای مجوز 25 قانون شرکت های موجود، صرف نظر از دارایی ناخالص آنها نباید به عنوان شرکت های کوچک تلقی شوند. 4. 5 قانون باید چارچوبی سازگار با رشد شرکت های کوچک فراهم کند. با این حال، معافیت ها باید پیروی شرکت های کوچک را به شیوه ای آسان و مقرون به صرفه تسهیل کند. اینها نباید انگیزه پنهان کردن اندازه واقعی توسط هیچ نهادی باشد یا مانعی برای رشد شرکتهای کوچک باشد.
5. شرکت های خصوصی در مقایسه با شرکت های دولتی مجموعه متفاوتی از روابط را از نظر مالکیت، ریسک و پاداش نشان می دهند. از آنجایی که شرکتهای خصوصی به بازار سرمایه دسترسی ندارند، نیاز به حمایت دقیقتری از سهامداران خود دارند. با این حال، آنها یک شکل سازمانی مهم برای انجام تجارت را نشان می دهند. بنابراین موردی برای غلبه بر مقررات سبک تر بر شرکت های خصوصی وجود دارد. قانون موجود تسهیلاتی را برای شرکت های خصوصی به دلیل ماهیت آنها فراهم می کند. ما معتقدیم که این رویکرد باید ادامه یابد و در صورت لزوم تقویت شود. در حالی که حاکمیت شرکتی خوب برای موفقیت چنین شرکتهای خصوصی به همان اندازه مهم است، تعهد برای انتشار اطلاعات فرآیند شرکت باید به گونهای ساختار یافته باشد که چنین شرکتهایی انعطافپذیری در انجام تجارت خود را از دست ندهند. به ویژه، قانون باید شرکت خصوصی را قادر سازد تا در صورت توافق اعضای شرکت، بدون رعایت تشریفات قانون، هر تصمیمی را که در غیر این صورت اختیار دارد، اتخاذ کند. یک روش حل حل دایره ای ساده نیز باید در مواردی که اتفاق آرا امکان پذیر نیست در نظر گرفته شود. از آنجایی که ممکن است بین اعضای چنین شرکتهایی اختلافاتی ایجاد شود که هزینههای آن ممکن است شرکت را از بین ببرد، رژیم برای شرکتهای خصوصی باید دارای رویههای حل اختلاف باشد که تا حد امکان سادهسازی شده باشد.
شرکت تک نفره (OPC)
6. با افزایش استفاده از فناوری اطلاعات و رایانه ها ، ظهور بخش خدمات ، زمان آن رسیده است که به قابلیت های کارآفرینی مردم برای مشارکت در فعالیت های اقتصادی ، محل کار خود را داده شود. چنین فعالیت های اقتصادی ممکن است از طریق ایجاد یک فرد اقتصادی در قالب یک شرکت انجام شود. با این حال ، منطقی نخواهد بود که انتظار داشته باشیم که هر کارآفرینی که قادر به توسعه ایده های خود باشد و در بازار شرکت کند ، باید این کار را از طریق یک انجمن افراد انجام دهد. ما احساس می کنیم که برای افراد امکان پذیر است که در حوزه اقتصادی فعالیت کنند و به طور مؤثر مشارکت کنند. برای تسهیل این امر ، کمیته توصیه می کند که قانون باید تشکیل یک نهاد اقتصادی مجرد را در قالب "یک شرکت یک نفر" تشخیص دهد. چنین موجودی ممکن است از طریق معافیت ها رژیم ساده تری داشته باشد تا کارآفرین مجرد مجبور نشود که وقت ، انرژی و منابع خود را در امور رویه ای دور کند. 6. 1 مفهوم "یک شرکت یک نفر" ممکن است در قانون با ویژگی های زیر معرفی شود:- الف) OPC ممکن است به عنوان یک شرکت خصوصی با یک عضو ثبت شود و همچنین ممکن است حداقل یک مدیر داشته باشد. ب) حفاظت کافی در صورت مرگ/ناتوانی شخص تنها باید از طریق انتصاب شخص دیگری به عنوان مدیر نامزد ارائه شود. در مورد سقوط مدیر اصلی ، مدیر نامزد امور شرکت را تا تاریخ انتقال سهام به وراث حقوقی عضو تخریب شده مدیریت خواهد کرد. ج) نامه های "OPC" با نام شرکت های یک شخص پسوند برای متمایز کردن آن از سایر شرکت ها.
7. 1 به طور کلی ، توجیه کمی برای شرکت های دولتی که مطابق با قانون شرکت آرامش بخشیده اند ، وجود دارد. حتی اگر چنین شرکتهایی ذکر شده باشد ، حتی کمتر است. نه تنها چنین شرکت های دولتی قادر به رقابت در اقتصاد بازار با سایر شرکت ها با شرایط برابر هستند ، بلکه در صورت مجاز بودن چنین نهادهایی برای ارائه عملکرد خود بر اساس پارامترهای متفاوت ، برای سرمایه گذاران یا طلبکاران عادلانه نخواهد بود. 7. 2 شرکت های دولتی ممکن است مشمول مسئولیت های اجتماعی غیر تجاری/ تجاری غیرقابل اجتناب باشند. با این حال ، هزینه های چنین مسئولیت هایی باید از طریق بودجه به عنوان یارانه توسط دولت به طور شفاف ارزیابی و تأمین شود. مناسب نیست که استفاده از قانون یا استانداردها آرام باشد تا اجازه دهد چنین هزینه هایی به روشی غیر شفاف متحمل شود. 7. 3 ممکن است شرایطی وجود داشته باشد که چنین شرکت هایی ممکن است در فعالیت های مربوط به امنیت دولت نیاز به درمان ویژه ای داشته باشند. ممکن است یک شرط فعال برای آرامش عملکرد شرکت برای چنین شرکتهایی وجود داشته باشد. شرکت های دیگر ، شرکت در فعالیت های تجاری باید بر اساس شفافیت و زمین های بازی سطح رقابت کنند. درمان ترجیحی برای چنین شرکتهایی به ضرر ظرفیت شرکتهای هندی برای زنده ماندن در یک بازار رقابتی خواهد بود. 7. 4 یک شرکت دولتی باید به وضوح در قانون تعریف شود. این باید یکی باشد که در آن سهام اکثریت مشخصی وجود داشته باشد که توسط دولت (یعنی دولت مرکزی و/یا ایالتی) برگزار شود. هیچ دلیل منطقی برای تعریف شرکت دولتی که در شرکتهای دولتی در جریان فعالیتهای تجاری خود تنظیم شده است ، وجود ندارد.
شرکت های نگهدارنده و شرکت های تابعه
8. 1 قانون شرکت ها نباید تصمیم را در مورد اینکه چه ساختاری برای کنترل مشاغل مناسب است ، از قبل تصحیح کند. چنین نسخه هایی محیط را سفت و سخت می کند و شرکت های هندی را در مقابل رقبای خود در سطح بین المللی قرار می دهد. این محدودیت ها همچنین برنامه ریزی صحیح شرکت ها ، تشکیل سرمایه گذاری های مشترک ، عملیات بین المللی یا بازسازی شرکت ها را تسهیل نمی کند. 8. 2 بنابراین ، ما این نظر را داریم که ممکن است هیچ محدودیتی برای شرکتی که دارای تعداد شرکتهای تابعه یا چنین شرکتهای تابعه ای است که شرکت های تابعه دیگری دارند ، وجود نداشته باشد. با این حال ، این قانون باید تعریف روشنی از شرکت و همچنین شرکتهای تابعه شرکت را ارائه دهد. با انجام این کار ، تشکیل ساختارهای فرعی از طریق کنترل توسط یک شرکت هلدینگ ، به طور مستقیم ، غیرمستقیم یا از طریق یک یا چند شرکت تابعه باید در نظر گرفته شود ، با مشاهده شیوه های بین المللی. 8. 3 نیاز به فراهم آوردن شفافیت و کنترل سوء استفاده از وجوه از طریق نقل و انتقالات از یک شرکت به شرکت دیگر ، از جمله شرکت های تابعه ، باید به رسمیت شناخته شود. با این حال ، باید تشخیص داد که پدیده ای از صندوق های خاموش فقط ممکن است صرفاً به دلیل ساختار داشتن سهمیه ایجاد نشود. شرکت ها ممکن است از مسیرها/ساختارها/شرکتهای همکار دیگر استفاده کنند تا وجوه را خاموش کنند. موارد جدا شده سوء استفاده از ساختار یارانه نگهدارنده نباید منجر به این شود که این مدل تجاری بسیار مهم برای سرمایه گذاری و برنامه ریزی شرکت ها از بین برود. به جای ممنوعیت تشکیل شرکتهای تابعه ، باید تعهدات افشای کافی در مورد استفاده از وجوه جمع آوری شده یا وام و پیشرفت های ارائه شده توسط شرکت به سایر نهادها وجود داشته باشد. هنجارهای افشای دقیق و انطباق در رابطه با ساخت و سازه های شرکت تابعه و شرکتهای تابعه باید ارائه شود. 8. 4 این کمیته بر این عقیده است که افشای مناسب همراه با ادغام اجباری صورتهای مالی باید نگرانی را به عدم شفافیت در ساختار مشترک در اختیار داشته باشد. 8. 5 ممکن است مقررات دیگری وجود داشته باشد که معاملات بین شرکت هلدینگ و شرکت تابعه ممکن است به عنوان معاملات طرف مرتبط رفتار شود و از طریق کمیته حسابرسی ، جایی که چنین کمیته ای وجود دارد ، در هیئت مدیره قرار گیرد. معاملات نه در دوره عادی تجارت و/یا نه بر اساس طول اسلحه بین شرکت هلدینگ و شرکت تابعه ، باید در گزارش سالانه به همراه توجیه مدیریت آن افشا شود. 8. 6 در بررسی این موضوع ،
کمیته همچنین توصیه های JPC در مورد کلاهبرداری بازار سهام در مورد محدود کردن لایه های شرکت های سرمایه گذاری فرعی را مورد توجه قرار داد. کمیته خاطرنشان کرد که این توصیه ها در چارچوب بازار سهام / کلاهبرداری های بانکی است که در دهه گذشته در هند شاهد بودیم. در عین حال، این بحث مطرح شد که ایجاد شرکت های تابعه برای واحدهای تولیدی جداگانه، سرمایه گذاری مشترک یک واقعیت است و هیچ محدودیتی برای شرکت های خارجی که در سطح بین المللی فعالیت می کنند وجود ندارد. حتی بانکها ممکن است مجبور شوند برای شرکتهای غیربانکی/مشترک خود که در زمینه بیمه، مدیریت دارایی و غیره مشغول به فعالیت هستند، شرکتهای تابعه ایجاد کنند. در شرایط کنونی، زمانی که شرکتهای هندی به دنبال سرمایهگذاری در خارج از کشور بودند، چنین محدودیتی بر فرصتهای آنها در مواجهه با شرایط بینالمللی تأثیر منفی میگذارد. رقابت. در طول مذاکرات، احساس می شد که حفاظت از فعالیت های تجاری مشروع تحت رژیمی برای تأسیس شرکت های تابعه، منجر به انحرافات ویژه می شود و نظارت بر فعالیت این شرکت ها به یک کابوس اداری تبدیل می شود. به این دلایل، کمیته نظر داد که محدود کردن لایههای شرکتهای سرمایهگذاری فرعی امکانپذیر نیست. درعوض، رژیمی برای جلوگیری از سوء استفاده از این مکانیسم باید بر اساس فرآیندهای شفاف هیئت مدیره و افشای اطلاعات تحت نظارت دقیق ناظر برای شرکت های بورسی ابداع شود.
9. 1 اداره و مدیریت «شرکتهای تولیدکننده» با چارچوب کلی برای شرکتهایی که دارای تعهدات محدود به سهام/ضمانت هستند، هماهنگ نیست. سهامداری یک «شرکت تولیدکننده» محدودیتهایی را بر قابلیت انتقال آن تحمیل کرد و از این طریق مانع از اعمال اختیارات خروج سهامداران از طریق ساختار تعیینشده در بازار شد. همچنین امکان پذیر ساختن این ساختار برای بازار رقابتی برای کنترل شرکت ها امکان پذیر نبود. 9. 2 اگر احساس شود که شرکت های تولید کننده قادر به فعالیت در چارچوب و ساختار مسئولیت شرکت های با مسئولیت محدود نیستند. رژیم حاکمیت شرکتی قابل اعمال برای شرکت ها نمی تواند به درستی بر این فرم اعمال شود. دولت ممکن است برای رسیدگی به مقررات چنین «شرکتهای تولیدکننده» قانون جداگانهای را در نظر بگیرد. قسمت نهم الف در قانون شرکتهای حاضر که به سختی به آن متوسل شده و احتمالاً اختلافات تفسیری ایجاد میکند و بنابراین ممکن است از قانون شرکتها مستثنی شود.
قراردادهای سرمایه گذاری مشترک/سهامداران
10. 1 سرمایه و فناوری در دنیای مدرن از طریق فرصت های سرمایه گذاری مشترک به شرکت ها منتقل می شود. امکان دسترسی به فناوری ، دانش ، دانش ، تجارت ، مارک تجاری و سایر حقوق معنوی یا حقوق خدمات به طور انتقادی با قانون سرمایه گذاری های مشترک در ارتباط است. 10. 2 با گذشت سالها ، چندین حكم دادگاه در هند با توجه به اعتبار میثاق های سرمایه گذاری مشترک در هند تلفظ شده است. طبق دیدگاه قضایی ، شناخت چنین میثاق هایی از طریق اقدامات شرکت ها تنها در صورتی امکان پذیر است که بخشی از مقالات انجمن یک شرکت انجام شود. با این حال ، در این شکل ، آنها تحت تأثیر اصلی بخش 9 قانون شرکت ها ، 1956 قرار می گیرند. بنابراین ، در حالی که توافق نامه های سرمایه گذاری مشترک ممکن است انجام شود و بندهای محروم یا خارج از حد معمولی مربوط به مداخلات توسط شرکای سرمایه گذاری مشترک را فراهم کند، چنین مواردی به طور کلی با قانون شرکت های حاضر سازگار نیستند. با این حال ، آنها طبق قانون قرارداد به رسمیت شناخته می شوند. تأثیر این چارچوب این است که حل اختلاف در رابطه با مقررات سرمایه گذاری مشترک منوط به مقررات قانون قرارداد می شود و در معرض داوری طولانی است. با این حال ، شرکت ها ترجیح می دهند که چنین جنبه هایی از طریق فرآیندهای شرکت ها با سرعت بیشتری مورد بررسی قرار گیرند. 10. 3 ناسازگاری ذاتی در فرم سرمایه گذاری مشترک با تهیه بند 111 A از قانون شرکت ها ، 1956 نیز وجود دارد که در صورت قرار گرفتن مکانیسم جبران خسارت مبتنی بر شرکت برای سرمایه گذاری های مشترک ، باید مورد توجه قرار گیرد. خاطرنشان شد که توافق نامه های سرمایه گذاری مشترک دارای چندین بند مربوط به حق رأی ، الزامات اضافی سهمیه ، مقررات داوری برکناری راه حل های قانونی ، حقوق پیش از پیشبرد یا محدودیت های انتقال سهام است. 10. 4 قبل از این کمیته ارائه شده بود که باید یک استثناء مناسب از دکترین Ultra Vires طبق بند 9 قانون شرکت ها وجود داشته باشد و طرفین باید در مستندات سرمایه گذاری مشترک خود "استقلال طرف قرارداد" داشته باشند. این بدان معناست که هر شخص ثالثی که با هر یک از سهامداران نامگذاری شده برخورد کند ، تعهد و در نتیجه حق برای جستجوی افشای دارد و باید کامل بودن واقعیت و شرایط را که بین شرکای سرمایه گذاری مشترک از طریق توافق نامه سهامداران قبل از معامله با سهام شرکت می کند تأیید کند. واد
به همان اندازه ، این کمیته به این نگرانی اشاره کرد که قانون شرکت نباید شامل مقررات باشد که فرصت های "پرواز" را برای شرکت هایی که به دنبال فرار از مقررات آن هستند فراهم کند. همچنین قانون شرکت نمی تواند به کاستی های سایر رژیم های حقوقی ، هزینه های مربوط به داوری و دادخواست که برای اجرای قراردادها باید دستگیر شود ، بپردازد. 10. 5 این کمیته پس از در نظر گرفتن جنبه های مختلف ، بر این عقیده است که در زمینه فعلی ، مناسب است که چارچوبی را فراهم کنیم که به نهادهای هندی امکان دسترسی به فرصت های بیشتر را از طریق سرمایه گذاری های مشترک در حالی که اصلاح سیستم حقوقی برای رفع مشکلات پیش روی آن امکان پذیر است. اجرای قانون مدنی باید ادامه یابد. یک روش شفاف برای ارائه تشخیص توافق نامه های بین شرکای سرمایه گذاری مشترک برای اقدامات شرکت باید در قانون شرکت انجام شود ، با توجه به این نگرانی که چنین تمهیداتی نباید به پنجره ای برای دور زدن مفاد اساسی قانون تبدیل شود. 10. 6 این کمیته بر این عقیده است که این درگیری باید برطرف شود زیرا چنین محدودیت هایی طبق قانون شرکت بر جریان آزاد سرمایه و فناوری به کشور در مواقع آینده تأثیر منفی خواهد گذاشت. بنابراین ، یک ماده مناسب باید طبق قانون جدید شرکت در نظر گرفته شود که چنین تمهیداتی بین دو یا چند سهامدار اساسی یا شرکای سرمایه گذاری مشترک را به رسمیت می شناسد.
موسسات مالی عمومی (PFIS)
11. 1 از طریق اصلاحیه در سال 1974 ، یک بخش جدید 4A در قانون شرکت ها ، 1956 درج شد. در این بخش موسسات خاصی به عنوان PFI تعریف شده و دولت مرکزی (MCA) را توانمند می کند تا هر از گاهی به مؤسسات دیگر PFI اطلاع دهد. حدود 46 موسسه تحت این بخش توسط MCA به عنوان PFI اعلام شده اند. اگرچه این اصطلاح طبق قانون شرکت ها ، 1956 تعریف شده است ، این اصطلاح در بسیاری از اعمال استفاده و ارجاع شده است و تعدادی از مزایا (اقتصادی و سایر موارد) در اختیار چنین PFI ها طبق قانون شرکت ها و سایر قانون ها/قانون های تفویض شده است. 11. 2 با توجه به تغییر محیط اقتصادی رقابتی و اصلاحات مداوم در بخش مالی ، نیاز به بررسی مفهوم PFI احساس شده است. در محله های خاصی احساس می شود که این مفهوم باید حذف شود ، با مقررات گذرا مناسب در مورد PFI های موجود. اقدامات مناسب برای مراقبت از مقررات در سایر اقدامات/قوانین تفویض شده ، که از این اصطلاح استفاده می کنند نیز باید انجام شود. علاوه بر این ، به نظر نمی رسد که هیچ منطقی برای پرداختن به چنین مفهومی (مربوط به موسسات مالی) در قانون شرکت ها وجود داشته باشد. بنابراین ، لایحه شرکت ها ، 1997 ، برای انتقال این مفهوم به قانون PFI (تعهدات مربوط به وفاداری و رازداری) ، 1983 ، که توسط وزارت دارایی اداره می شود ، پیشنهاد کرده بود. 11. 3 آنها باید مشمول مقررات نظارتی مشابه باشند. هیچ دلیلی وجود ندارد که یک چارچوب آرام در رابطه با حاکمیت شرکت ها از طریق معافیت در مقررات قانون شرکت باید به چنین موسساتی ارائه شود. چنین موسساتی باید از طریق الزامات مشابه احتیاط مالی و مدیریتی مانند سایر FIS قرار گیرد. بنابراین ، کمیته هیچ دلیلی نمی بیند که رژیم ویژه مؤسسات مالی عمومی که طبق قانون شرکت ها ، 1956 ارائه شده است ، باید ادامه یابد.
12. 1 فرایند اختلاط از طریق ثبت نام باید براساس اطلاعات صحیح باشد که توسط مروج شرکت با مسئولیت کامل نسبت به صحت آن فاش شود. اطلاعات لازم برای ثبت نام ممکن است از طریق قوانین تجویز شود. با این حال ، محتوای تفاهم نامه باید بخشی از قانون اساسی باشد و نه در قوانین. روند ثبت نام باید سریع و سازگار با ابتکار دولت الکترونیکی است که توسط دولت انجام شده است. 12. 2 شرکت ها باید موظفند افشای دقیق درباره مروج ، مدیران شرکت را در زمان اختلاط ایجاد و تأیید کنند. این افشای باید به گونه ای انجام شود که به گونه ای انجام شود که امکان افزودنی/تغییرات را فراهم کند و با پیشرفت در شرکت همگام باشد. 12. 3 مروج و مدیران باید اطلاعاتی را که اثبات محل اقامت و هویت آنها را از طریق اسناد پشتیبانی مانند عکس ، شماره تابه ، گذرنامه ، اعترافات و غیره تعیین می کند ، افشا کند. 12. 4 هر شرکت باید موظف باشد یک دفتر ثبت شده داشته باشد و آن را به درستی با اثبات آدرس افشا کند ، به روشی که امکان دسترسی جسمی و با خدمات پست را فراهم کند. شرکت ها همچنین باید برای ثبت وب سایت ها و آدرس های پست الکترونیکی خود ساخته شوند. 12. 5 مسئولیت اصلی صحت اظهارات بیان شده باید بر عهده مروج/ مدیران اول باشد. اگر نمایندگان یا حرفه ای توانمند شوند ، این باید بر اساس وکالت مناسب باشد و نباید اصول مسئولیت آنها را تسکین دهد. در صورت مشارکت ، مجازاتهای سختگیرانه ای نیز باید برای هر حرفه ای فراهم شود که در زمان اختلاط ، دقت لازم را انجام ندهند. 12. 6 مدیر توسط مروج/مدیران در سایر شرکت ها باید در زمان اختلاط اعلام شود. اصطلاحات "مروج" و "کنترل" باید برای جلوگیری از هرگونه شک و تردید به وضوح تعریف شود. 12. 7 عواقب دقیق باید در صورتی که مشخص شود که اختلاط تحت اطلاعات نادرست یا گمراه کننده انجام شده است ، دنبال شود.
تغییر دفتر ثبت شده
13. روش حاضر به دفتر ثبت شده یک شرکت از یک ایالت به کشور دیگر به ترتیب CLB منتقل می شود. کمیته ابراز نگرانی خود از تأخیرها و هزینه های درگیر در این روند. علاوه بر این ، در صورت موجود بودن در مناطق مختلف کشور ، باید به شرکتها فرصت محیطهای تجاری سودمند را بدهد. این دیدگاه بیان شد که این تصمیم باید در اختیار سهامداران باشد. با این حال ، کمیته همچنین تشخیص داد که منافع سایر ذینفعان درگیر خواهد شد. این کمیته احساس کرد که نیاز فوری برای ساده تر ، سریعتر و آسانتر کردن این روند بدون مراجعه به دادگاه/دادگاه وجود دارد ، و اطمینان حاصل می کند که دفتر ثبت شده جدید در صورت لزوم در دسترس ذینفعان برای مراجعه قانونی است.
14. 1 این کمیته به طور جدی نگران پدیده شرکت هایی است که پس از جمع آوری بودجه از مردم ناپدید شده اند و بدین ترتیب سرمایه گذاران را تقلب می کنند. این امر منجر به عدم اعتبار نه تنها از طرف شرکتها بلکه ساختار نهادی تنظیم چنین اشخاصی و سازمان های اجرایی شده است. ما می دانیم که دولت مرکزی اکنون از طریق مکانیسم هماهنگ که هم وزارت امور شرکت و هم SEBI را درگیر می کند ، علیه چنین شرکتهایی اقدام می کند. با این حال ، برای جلوگیری از چنین پدیده ای باید کارهای زیادی انجام شود. ما احساس می کنیم که چنین اقدامات پیشگیرانه باید با ثبت نام آغاز شود و باید از طریق رژیمی که نیاز به تشکیل پرونده منظم و اجباری اسناد قانونی دارد ، پایدار شود. با معرفی پرونده های الکترونیکی ، این روند برای شرکت ها و همچنین ذینفعان راحت می شود. رفتاری که منجر به عدم تشکیل اسناد یا افشای نادرست می شود باید به شدت برخورد شود. 14. 2 اطلاعات ارائه شده در زمان ثبت نام باید آدرس شرکت و همچنین مدیران آن را تعیین کند. این وظیفه شرکت است که هرگونه تغییر آدرس را در یک بازه زمانی ثابت صمیمی کند. 14. 3 همچنین باید یک سیستم بررسی تصادفی از پرونده های شرکت ها وجود داشته باشد که توسط مقامات ثبت نام با مجازات های سنگین برای شرکت هایی که در افشای آنها ناکافی هستند ، انجام می شود. 14. 4 هماهنگی بین آژانس باید فعال شود تا افراد پشت چنین شرکتهایی را ردیابی کند تا آنها را به رزرو منتقل کنند. قانون باید اصلاح شود تا آنها را با بلند کردن حجاب شرکت ها ، از دست دادن ناسازگار خود جدا کنند.
اختلاط- مسائل متفقین
15. 1 کمیته به ابتکار دولت الکترونیکی که توسط MCA راه اندازی شده است توجه می کند و توصیه می کند که به سرعت اجرا شود. این پتانسیل عظیم این برنامه را به رسمیت شناخت تا سهولت انطباق با هزینه کمتری داشته باشد. با این حال ، کمیته مشاهده می کند که دولت الکترونیکی باید برای شرکت ها ، از جمله شرکت های کوچک و یک شخص ، برای همه ذینفعان و عموم مردم قابل استفاده باشد و در دسترس باشد و روند ثبت نام و تشکیل پرونده را برای افشای اطلاعات و بازیابی داده ها به طور کارآمد امکان پذیر کند. و با هزینه کمعلاوه بر این ، این سیستم باید از ظرفیت های کافی برخوردار باشد تا رشد احتمالی بخش شرکتها در هند را در سالهای آینده و همچنین افزایش الزامات افشای اطلاعاتی که ممکن است توسط چارچوب قانونی و نظارتی انجام شود ، داشته باشد. 15. 2 تمام پرونده های قانونی باید با ابداع فرم های الکترونیکی مناسب با فایل الکترونیکی سازگار شوند. چنین پرونده هایی باید ایمن نگه داشته شوند و از طریق امضاهای دیجیتال قابل شناسایی باشند. 15. 3 سیستم دولت الکترونیکی باید با استفاده از سیستم های الکترونیکی خود عملیاتی ، دفع سریع فرآیندهای ثبت نام و اختلاط را امکان پذیر کند ، به حداقل رساندن رابط فیزیکی و استفاده از اختیارات قانونی اختیاری با ثبت مقامات. 15. 4 کلیه شرکت ها باید ملزم به تعیین امضا کنندگان مجاز با اختیار برای امضای و تأیید اعتبار پرونده ها به صورت دیجیتالی باشند. 15. 5 تشکیل پرونده و مالیات بر روی اتهامات و غیره باید آسان شود. هنگامی که سیستم اثربخشی خود را برقرار کرد ، ممکن است برای همه شرکت ها اجباری شود. 15. 6 باید تلاش شود تا مسائل مربوط به تمبر بین دولت های مرکزی و ایالتی حل شود تا در مواقع آینده ، قانون ممکن است مفهوم ثبت ملی تک ملی را بشناسد. 15. 7 قانون شرکت ها باید یک قاب قانونگذاری مناسب برای پرداخت هزینه های کاربر ارائه دهد. چنین هزینه هایی باید منطقی باشد تا عملکرد ابتکار دولت الکترونیکی را به روشی پایدار فعال کند.
16. 1 سایر فرآیندهای ادغام مانند تخصیص نام و غیره باید برای تکمیل از طریق سیستم های الکترونیکی خودکار ساده تر و قابل انجام باشند. این کمیته بر این عقیده است که فرآیند الحاق و ثبت باید رقابتی با اقتصادهای توسعه یافته جهان باشد. 16. 2 ممکن است ممنوعیت های معقولی بر اساس قانون برای استفاده از نام های خاص اعمال شود. دولت باید اختیارات خود را حفظ کند تا از داشتن نام شرکت هایی جلوگیری کند که این تصور را ایجاد کند که شرکت به هر طریقی با دولت مرکزی / ایالتی یا با یک مقام محلی مرتبط است. 16. 3 باید در قانون قدرتی وجود داشته باشد که یک شرکت را ملزم به کنار گذاشتن نام های گمراه کننده یا تجارت با نام گمراه کننده کند. 16. 4 رژیم تغییر نام باید به دقت بررسی شود. در حالی که آزادی تغییر نام را برای یک شرکت فراهم می کند، باید از تغییر نام مکرر برای جلوگیری از تقلب / گمراه کردن سهامداران / سرمایه گذاران جلوگیری کند.
محدودیت های شروع کار:
17. 1 قانون شرکتها، 1956 محدودیتهایی را برای شروع تجارت توسط شرکتهای دولتی یا اعمال هر گونه اختیارات استقراضی، مگر اینکه الزامات اشتراک سرمایه با شماره شرکت برآورده شده باشد، در نظر گرفته است. علاوه بر این، الزامی برای صدور گواهی شروع تجارت توسط اداره ثبت شرکت ها (ROC) وجود دارد. 17. 2 به نظر می رسد صدور گواهی شروع تجارت ضروری نباشد زیرا این قانون شرکت ها میزان سرمایه ای را که باید بلافاصله پس از ثبت پرداخت شود را تعیین می کند. این باید برای ایجاد قدرت وام گیری شرکت کافی باشد. با توجه به این موضوع، الزام به اخذ گواهی شروع تجارت جداگانه، تاخیر قابل اجتنابی را تحمیل می کند و می توان از آن صرف نظر کرد.
مشارکت با مسئولیت محدود (LLP)
18. 1 با توجه به پتانسیل رشد بخش خدمات ، نیاز به تأمین انعطاف پذیری به شرکتهای کوچک برای شرکت در سرمایه گذاری های مشترک و توافق نامه هایی که به آنها امکان دسترسی به فناوری و جمع آوری هم افزایی های تجاری را می دهد و با افزایش رقابت جهانی از طریق WTO و غیره روبرو می شود.. ، تشکیل مشارکتهای با مسئولیت محدود (LLP) باید تشویق شود. 18. 2 این یک وسیله نقلیه مناسب برای مشارکت بین متخصصانی است که قبلاً مانند دبیران شرکت ، حسابداران منشی ، حسابداران ، وکلا ، معماران ، مهندسان ، پزشکان و غیره تنظیم شده اند. بازارها از طریق لیست در بورس اوراق بهادار. 18. 3 ما توصیه می کنیم که یک عمل جداگانه برای تسهیل مشارکت با مسئولیت محدود انجام شود. در قانون شرکتها نیازی به این مفهوم نیست.
محدودیت در تعداد شرکای مشخص شده در قانون شرکت ها.
19. 1 کمیته تشخیص می دهد که اشکال بسیاری از انجمن وجود دارد که باعث می شود عملکرد تجارت انجام شود. همچنین ارتباط شرکتهای مالکیت و مشارکت در این زمینه را به رسمیت می شناسد. در حالی که شکل شرکت های سازمانی وضوح بیشتری را برای دارندگان سهام و اشخاص در تعامل با شرکت تجاری فراهم می کند ، قانون شرکت ها نیازی به محدودیت در سایر شکل های سازمان ها ندارند. این باید باقی بماند تا از طریق قوانین مربوطه مربوط به چنین اشکال مشخص یا تنظیم شود. بنابراین ، ممکن است نیاز به بررسی قانون مشارکت وجود داشته باشد. با این حال ، قانون شرکت ها نیازی به نسخه ای در این زمینه ندارند. 19. 2 بنابراین ، مقررات محدود کردن تعداد شرکا مطابق آنچه در بخش 11 قانون شرکت ها ارائه شده است باید حذف شود. مقررات لازم در این زمینه ممکن است در قانون مشارکت یا سایر اقدامات مرتبط گنجانده شود.
محدودیت در تعداد شرکای مشخص شده در قانون شرکت ها.
رژیم ویژه برای شرکت های خیریه و سایر شرکت ها (Sec. 25) 20. 1 نیاز به شفافیت در عملکرد چنین شرکت هایی وجود دارد. اشیاء چنین شرکتهایی باید به وضوح تعریف شوند. 20. 2 چارچوب پاداش باید به گونه ای باشد که منجر به افزایش بودجه شرکت نشود.