در رساله اصلی R. N. Elliott از اصل موج (1938) ، او ما را برای اولین بار در صفحه 21 به الگوهای مورب معرفی می کند. در زیر عنوان ، "مثلث" ، الیوت تفاوت بین مثلث های افقی را توصیف می کند که نمایانگر "تردید" در یک جریان است.، روند پیشرونده و مثلث های مورب که موج 5 نتیجه گیری از یک توالی پنج موج بزرگتر را تشکیل می دهند.[شکل را ببینید. شماره 1] در هر دو مورد ، الیوت پنج توالی زیر کوچکتر را در هر الگوی نشان می دهد. ما با الگوهای مثلث ضد گرایش/اصلاحی که به پنج نوسان تقسیم می شود ، آشنا هستیم ، A-B-C-D-E ، زیرا این رویدادهای رایج در فعالیت قیمت است. جالب اینجاست که الیوت چهار نوع مختلف مثلث ضد روند/اصلاحی را توصیف می کند ، که دو مورد از آنها نسخه های پیمانکاری (متقارن) و در حال گسترش (معکوس-تقارن) هستند. هر کدام یک تصویر آینه ای از دیگری یا به عبارت دیگر ، وارونگی دیگری است. ما این پدیده را هنگام ساختن الگوهای آموزش موج الیوت برای Wavesearch به رسمیت شناختیم.
نکته:-یک مثلث پیمانکاری-تقاطع را چاپ کنید یا به صورت دستی ، خطوط مرز باریک را درج کنید و سپس صفحه را به صورت افقی بچرخانید و سپس به نور بپردازید و مثلث در حال گسترش را مشاهده خواهید کرد!
در حال گسترش مورب ، یک تصویر آینه ای از الگوی نوع پیمانکاری
مثلث مورب در روز جاری فولکلور EW اغلب به عنوان یک الگوی نادر گفته می شود ، اما این برای ناظر مشتاق صادق نیست ، زیرا می توان آنها را بارها و بارها در بسیاری از کلاسهای دارایی متفاوت یافت. الیوت تصویری از مثلث مورب را ترسیم کرد [به شکل مراجعه کنید. شماره 2] در مکان موج 5 به عنوان یک الگوی نوع پیمانکاری ، که در آن فعالیت قیمت از وسیع ترین نقطه شروع می شود و در باریک ترین ، تقریباً به یک قله پایان می یابد. اما او تصویر آینه آن ، یا همتای معکوس را که امروز از آن به عنوان یک مورب در حال گسترش یاد می کنیم ، توصیف یا نشان نداد ، جایی که نقطه شروع باریک ترین و وسیع ترین در زمان تکمیل الگوی است. پس چرا الیوت وقتی او به وضوح یک تصویر آینه/وارونگی مشابه را برای الگوی مثلث افقی ثبت کرد ، این حذف را انجام داد؟
شاید به سادگی این بود که او هرگز یکی را مشاهده نکرده بود؟یا همانطور که تصور می کنیم ، او هنوز در حال تدوین همه تفاوت های ظریف نظریه خود بود - ما فقط می توانیم در مورد پاسخ واقعی حدس بزنیم. با این وجود ، یکی دیگر از ملاحظات که اغلب به ذهن متبادر می شود و آن دسترسی به داده ها است. در دهه 1930 - 40 ، تمام داده ها با دست رعایت می شدند ، بیشتر آن به صورت روزانه ، ساخت نوار روزانه یا نمودارهای خط بسته. منحنی یادگیری/مشاهده تحت این محدودیت چقدر سریع است؟ما اکنون با دسترسی به یک داده داده تقریباً نامحدود از هر بازار قابل تصور ، در دوره رایانه قرار داریم و یک پایگاه داده تاریخی بسیار گسترده تر و از همه مهمتر داده هایی که به سری زمانی ساعتی و زیر ساعت تبدیل می شوند ، پوشش می دهیم. با این کار در اختیار ما ، ما می توانیم بسیار ساده تر جستجو کنیم و احتمال پیدا کردن چیزی مانند یک مورب در حال گسترش به صورت تصاعدی افزایش یابد - در صورت وجود!
اصطلاحات مثلث - الگوهای ضد روند در مقابل روند روند
قبل از ادامه ، من می خواهم بین اصطلاحاتی که الیوت برای توصیف مثلث افقی و مثلث مورب استفاده می شود ، تمایز قائل شوم. در استفاده معاصر امروز ، اصطلاح "مثلث" به طور گسترده ای پذیرفته شده است تا یک الگوی ضد روند را تعریف کند ، اما با این وجود ما هنوز از اصطلاح "مثلث مورب" برای تعریف یک توالی ضربه (5 روند موج) استفاده می کنیم. در طی سالها آموزش اصل موج ، من دانش آموزان را پیدا کردم که اغلب از این امر گیج می شوند ، زیرا هر دو انواع مختلفی از الگوی متفاوت هستند ، اما هر دو اصطلاح "مثلث" را در بر می گیرند. برای آسانتر کردن این کار ، من هنگام مراجعه به مورب ، "مثلث" را کنار گذاشته ام تا یک مورب یک مورب پیشرو باشد/مورب یا در حال گسترش یا یک مورب پایان یافته/در حال گسترش ، و اصطلاح مثلث را به طور کلی رها می کند.
اولین معرفی مورب در حال گسترش
در کتاب اصلی Frost & Prechter که در سال 1978 با عنوان "اصل موج الیوت" منتشر شده است ، هیچ اشاره ای به مورب "در حال گسترش" وجود ندارد ، اگرچه باید گفت که این کتاب به طور کلی ، چاپ مجدد بیشتر از R. N. Elliott's The R. N. Elliott's The R. N. Elliott استاصل موج با تمرکز اصلی تولید مثل اثر اصلی. نسخه بعدی چاپ شده و گسترش یافته در سال 1990 شامل نمودار است که نمونه ای از "زندگی واقعی" از داو جونز را نشان می دهد که در یک مورب در حال گسترش در موقعیت موج 5 از یک الگوی ضربان بزرگتر پنج موج قرار دارد [نگاه کنید به شکل. شماره 3] ، اگرچه هیچ توضیحی در مورد معرفی آن انجام نشده است. اما مهمتر از همه ، آن به عنوان الگویی موجود در آموزه های اصل موج شناخته و مستند شد.
نسخه بیستمین سالگرد با همین عنوان ، متن کمی بیشتر را اضافه می کند ، هرچند که اطلاعات مختصری در مورد این موضوع وجود دارد ، اما کنجکاوی بذر به وجود آن شک می کند ، "ما یک مورد را پیدا کرده ایم که در آن خطوط مرزی الگوی متفاوت است و یک گوه در حال گسترش ایجاد می کند. از نظر تحلیلی رضایت بخش نیست زیرا موج سوم آن کوتاهترین بود. و تفسیر دیگری امکان پذیر بود. به همین دلایل ، ما آن را به عنوان یک تغییر معتبر درج نمی کنیم ". مثال نمودار ذکر شده همان نمودار ساعتی داو جونز (سری داده ها از سال 1980) بود که در ابتدا در سال 1990 منتشر شد. آیا نمونه های کمی از این پدیده وجود دارد که این تنها موقعیتی بود که می توان آن را مورد مطالعه قرار داد؟
تلقین اعتقاد
تاریخ با نمونه هایی از اعتقادات ، مهم نیست که آنها چه چیزی را نشان می دهند ، از این امر محافظت می کنند یا از آن محافظت می شوند تا نسل های پی در پی دیگر آنها را زیر سوال ببرند ، فقط آن را بپذیرید. همیشه با اجماع راحت تر است. اما من آن را به یک قانون زندگی تبدیل کرده ام که در مورد همه چیز ذهنیت داشته باشم و هر فرضیه ای را برای رضایتم اثبات کنم ، یا آن را کنار بگذارم. بعضی اوقات فقط باید نقش کپرنیک را به عهده بگیرید ، تحقیق کنید و تحقیق کنید ، پس به اندازه کافی شجاع باشید که حتی اگر این تأسیس توهین یا بدتر شود ، منتشر کنید. کپرنیک سرانجام مدل heliocentric سیارات را کشف کرد ، که خورشید ، نه زمین در مرکز حوزه های آسمانی قرار داشت. اما برای انجام این کار ، او ابتدا با فرضیات قدیمی ، اعتقادات ، آنها را کنار گذاشت - آنها را کنار گذاشت و دوباره نگاه کرد. البته یافته های وی برای اعضای حاکم کلیسا بدعت می شد و حتی این حرف را می زد ، کفر بود. جای تعجب نیست که خود کوپرنیک تا بعد از مرگ کار تعیین کننده خود را منتشر نکرد!اما او به اندازه کافی شجاع بود که بتواند این چالش را برآورده کند ، در برابر دیدگاه پذیرفته شده ، پیشرو باشد و فرضیه خود را نه تنها برای خودش بلکه به نفع همه اثبات کند.
با بازگشت به مورب در حال گسترش ، این سؤال باقی مانده است ، آیا وجود دارد ، آیا می تواند جایی در اصل موج الیوت داشته باشد؟به رضایت خودم ، من ثابت کرده ام که این کار را انجام می دهد ، و این امر معمولاً در حال آشکار شدن است که به طور کلی پذیرفته شده است. اما شما باید این را به خودتان ثابت کنید. با این حال ، اگر مورب در حال گسترش یک الگوی تکراری است که چندان نادر نیست ، چرا آن را تا حد عدم تمایل دور انداخته است؟پاسخ شاید ساده باشد - زیرا تلقین قدیمی مانع از جستجوی آن شد. چرا به دنبال چیزی که گفته می شود وجود ندارد؟
آیا می توان یک مورب در حال گسترش همیشه به روش دیگری شمرده شد؟
Elliott Wave یک روش ظریف است ، تنها با چند قانون سخت و سریع ، اما بسیاری از دستورالعمل ها برای یادگیری و استفاده از آنها. مطمئناً دچار مخزن های خود است ، اما طرفداران آن نیز هستند. من دریافتم که طرفداران چند چیز مشترک مشترک دارند - آنها متفکران خلاق هستند ، یک تخیل فعال دارند و دیدن چیزها در یک ساختار سلسله مراتبی کاملاً طبیعی هستند ، با ایده Fractalisation ، خود شفاهی و چرخه ای راحت هستند. بله ، هنگام بررسی پیچیدگی های شمارش امواج ، اغلب روش دیگری برای برچسب زدن فعالیت قیمت از آنچه به نظر می رسد یک مورب در حال گسترش به چیز دیگری است ، وجود دارد. مطمئناً ، در نمونه واحد فراست و پرچتر ، ممکن است فرد به دفاع از مورب بیاید اما واقع بینانه ، بله ، می توان آن را مجدداً برچسب زدگی موج IV کرد. در سمت راست به گونه ای که به عنوان یک الگوی مسطح در حال اجرا تکمیل شود ، با یک پیشرفت ساده تر برای پایان دادن به موج V / پنجم ، یا در عوض ، مجدداً خاتمه موج جزئی III را مجدداً انجام می دهد. سپس توصیف موج IV. به عنوان یک مثلث که در حال حاضر موج b است. در موج 5 از مورب در حال گسترش. این به هیچ وجه اثبات نمی شود ، برای آنچه ما نیاز داریم نمونه های دیگری است که به غیر از آنچه به نظر می رسد به راحتی قابل توضیح نیست - گسترش الگوهای مورب.
نمونه هایی از الگوهای در حال گسترش
بنابراین اجازه می دهیم نگاهی به برخی از جمع آوری شده و ذخیره شده از گذشته بیندازیم. اینها از بایگانی تاریخی Wavesearch انتخاب شده اند ، و اگرچه بسیاری دیگر مستند شده اند ، اما این معاینه را به مواردی که اطمینان از شناسایی را نشان می دهند محدود می کند.
مثال اول نشان دهنده الگوی معاصر در حال گسترش در قیمت های طلا در آوریل-مه 2004 است. این برچسب به عنوان موج Minuette [V] پنج در یک الگوی پالس پنج موج در حال کاهش از 406. 35 و پایان دادن به 371. 00 است-[نگاه کنید به شکل. شماره 4]اهمیت کل الگوی از 432. 60 تا 371. 00 این است که موج های زیر قطر در حال گسترش را نمی توان به روش دیگری توضیح داد یا مجدداً برچسب گذاری کرد-آنها نمی توانند 4-5 ، 4-5 ، 4-5 توالی باشند که به 13 موج در حال گسترش پایان می دهندالگوی ضربه ای زیرا در ابتدای کاهش هیچ دنباله ای قابل مشاهده 1-2،1-2،1-2 وجود ندارد-[شکل را ببینید. شماره 5]به طور خاص ، کاهش امواج شمارش می تواند با استفاده از یک زن و شوهر از الگوهای مسطح در حال اجرا در توالی های اصلاحی که از 406. 35 پایین تر آشکار می شود ، یک ضربه استاندارد 5 موج استاندارد تر انجام شود ، اما پس از آن این مشکل دیگر ایجاد می کند زیرا هر یک از دو پیشرفت (389. 18-399. 88 و 377. 20-395. 88) که به عنوان انتهای آپارتمان های در حال اجرا عمل می کنند ، توالی Zig Zag (یا چندگانه) با هم همپوشانی قابل مشاهده هستند که در آن باید یک توالی پنج موج قابل مشاهده باشد (Flats Subdivide A-B-C ، 3-3-5). نه ، هیچ راهی برای "خم" این به چیز دیگری وجود ندارد - این یک نمونه واقعی از یک مورب در حال گسترش است ، نوعی که در نتیجه روند ، یک مورب پایان یافته رخ می دهد.
تقریباً به عنوان یک فکر بعدی متوجه شدم که یک نکته مهم را حذف کردهام - نسبتهای فیبوناچی در الگوهای مورب در حال گسترش وجود دارند که نیز تکرار میشوند. چند راه اما محدود برای اندازه گیری نهایی شدن الگو وجود دارد. یکی از مواردی که من بارها پیدا کرده ام این است که مجموع امواج 1-3 برابر با اندازه گیری مشابه در امواج 2-5 است. این نسبت در نمودار طلای مثالی برای تأثیر خوب اعمال میشود - قیمتها فقط در عرض نیم دلار از قیمت پایین معامله میشوند که نشاندهنده نتیجهگیری قطر در حال گسترش در 371. 00 است.
S&P 500
نمونه دوم مربوط به S&P 500 است که بخشی از به روز رسانی منتشر شده در اکتبر 1999 است - [به شکل. شماره 6]. کل کاهش از 1420. 14 به 1233. 66 نمونه ای عالی از یک الگوی زیگ زاگ منفرد است که a-b-c را به درجه دقیقه تقسیم می کند. از نقطه نظر نسبت قیمت فیب، این یک نسبت برابری کامل 100٪ را با اندازه گیری امواج a و c به طور مساوی منتقل می کند. هر دنباله به امواج پنجگانه با درجه دقیقه کوچکتر تقسیم می شود، موج a به عنوان یک تکانه پنج موجی در حال گسترش، اما موج c به عنوان یک الگوی مورب در حال گسترش به پایان می رسد. هیچ شکی در شناسایی آن وجود ندارد - واقعاً هیچ راه دیگری برای شناسایی آن وجود ندارد به غیر از نوع قطری در حال گسترش. جنبه های کلیدی قابل در نظر گرفتن - نگرانی فراست و پرچتر در مثال خود از داوجونز این بود که موج سوم کوتاه ترین بود، اما در این مثال S&P، به وضوح بزرگتر از موج اول است. الیوت در اصل موج (1938) تقسیمبندی امواج ضربهای 1-3-5 را در انتهای مورب نشان نداد، اگرچه بعداً اشاره شد که او هر دنبالهای را که به یک الگوی سه موجی تقسیم میشود مستند کرد. این موضوع مورد بحث است، موضوعی که بعداً به آن باز خواهیم گشت، اگرچه اکنون مناسب است که ذکر کنیم که فقط در موج (III) سه قطری آشکار است.
یورو در برابر استرلینگ (FX cross)
مثال سوم و آخر، مورب پایان-بسط یک دوره معاصر را نشان میدهد، ارز متقاطع یورو در مقابل. استرلینگ نوامبر 2009 - [نگاه کنید به شکل. شماره 7]. به عنوان یک موج پنجم در یک الگوی تکانه پنج موجی بزرگتر که خیلی زودتر از 0. 8400 در ژوئن 09 شروع شده بود، برچسب گذاری شده است. این نشان دهنده پیشرفت نهایی قبل از معکوس شدن روند است. از 0. 9077 شروع می شود و به 0. 9414 ختم می شود و ویژگی های در حال گسترش قطری را نشان می دهد که در آن باریک ترین نقطه در ابتدای الگو و گسترده ترین در انتها است. همیشه مهم نیست که قیمت افراطی [در این مورد، بالا] دنباله پنجم الگوی به بالای موج های 1 و 3 بپیوندد - اغلب، اوج پنجم [یا پایین در یک روند نزولی] اغلب می تواند "جدا شده»، در سمت راست خط مرزی بالا آویزان است، اما در این مثال، کامل است. آیا می توان این الگو را به گونه دیگری تفسیر کرد؟غیر ممکن!اولین حرکتهای بالاتر حاوی امواج [i] تا [iv] را نمیتوان «خم» کرد تا مثلثی را برای موج دقیقهای بزرگتر 4 قرار دهد، و همچنین نمیتوان پیشروی را بهعنوان یک زیگ زاگ دوتایی/سهگانه بهعنوان «بسط» نشان داد. موج یک تخت پیش رونده به دلیل کاهش متعاقب آن بسیار بزرگ بود و در نهایت فعالیت در طول روند پیشروی قبلی "همپوشانی" داشت. یکی از ویژگیهای شگفتانگیز موج 5 در الگوهای قطری در حال گسترش، نحوه پوشش سریع زمین است - سریعتر و اغلب در زمان کوتاهتری نسبت به موج سوم شتاب میگیرد - این در مورد این مثال صادق است. توجه داشته باشید که ما عدد 5 را به صورت باز شدن توسط فیب اندازه گیری کرده ایم. نسبت 123. 6 درصد از دامنه کل موج 1 به 3 بالا - بسیار چشمگیر.
نکته: - این مورب در حال گسترش را پرینت بگیرید و به سادگی صفحه را به صورت افقی برگردانید و سپس نور را بالا نگه دارید و تصویر آینه ای آن را خواهید دید - الگوی انقباض-مورب!
خلاصه
وقتی کتاب اصل موج R. N. Elliott را که در سال 1938 منتشر شد و البته رساله بعدی او قانون طبیعت در سال 1948 را دوباره خواندم، اغلب به این فکر می کنم که اگر بیشتر عمر می کرد و به انبوه داده هایی که امروزه قابل دستیابی است، چه چیز دیگری را کشف می کرد؟شاید مورب در حال گسترش در میان تمام الگوهای دیگر وجود داشته باشد، با تقسیمبندیهایی که برای هر یک به سبک پاکنشدنی او مستند شده است. یک چیز مطمئناً، اگر بتوانیم نور جدیدی بر این موضوع بتابانیم، جنبه هایی را بگنجانیم که بر اساس کهن الگوهای واقعی اصولی که او بدون تناقض وضع کرده است، باقی می مانند، پس مطمئناً وظیفه داریم آنها را به اشتراک بگذاریم و کار بزرگ او را ادامه دهیم.