ژان فولگر دارای بیش از 15 سال تجربه به عنوان نویسنده مالی در زمینه املاک، سرمایه گذاری، تجارت فعال، اقتصاد و برنامه ریزی بازنشستگی است. او یکی از بنیانگذاران PowerZone Trading است، شرکتی که از سال 2004 خدمات برنامه نویسی، مشاوره و توسعه استراتژی را به معامله گران و سرمایه گذاران فعال ارائه می دهد.
پیت راتبرن نویسنده مستقل، ویرایشگر کپی و بررسی کننده واقعیت است که در اقتصاد و امور مالی شخصی تخصص دارد. او بیش از 25 سال را در زمینه آموزش متوسطه گذرانده است و از جمله موارد دیگر، ضرورت سواد مالی و امور مالی شخصی را به جوانان در آغاز زندگی مستقل آموزش داده است.
پلتفرم های تحلیل بازار امروزی به معامله گران اجازه می دهد تا به سرعت یک سیستم معاملاتی را بررسی کنند. چه به نتایج فرضی نگاه کنیم و چه به داده های واقعی معاملات، صدها معیار عملکرد وجود دارد که می توان از آنها استفاده کرد.
این معیارهای عملکرد معمولاً در گزارش عملکرد استراتژی نمایش داده می‌شوند، مجموعه‌ای از داده‌ها بر اساس جنبه‌های مختلف ریاضی عملکرد یک سیستم. دانستن اینکه در گزارش عملکرد استراتژی به دنبال چه چیزی باشید می تواند به معامله گران کمک کند تا نقاط قوت و ضعف سیستم را تجزیه و تحلیل کنند.
گزارش عملکرد استراتژی یک ارزیابی عینی از عملکرد یک سیستم معاملاتی است. معامله گران می توانند گزارش های عملکرد استراتژی را برای تجزیه و تحلیل نتایج معاملات واقعی خود ایجاد کنند. مجموعه‌ای از قوانین معاملاتی را می‌توان برای داده‌های تاریخی نیز اعمال کرد تا مشخص شود که سیستم در طول دوره مشخص چگونه عمل می‌کرد - فرآیندی به نام بک تست.
اکثر پلتفرم‌های تحلیل بازار به معامله‌گران اجازه می‌دهند تا گزارش عملکرد استراتژی را در طول تست بک‌آزمایی ایجاد کنند، ابزاری ارزشمند برای معامله‌گرانی که می‌خواهند یک سیستم معاملاتی را قبل از استفاده از آن در بازار آزمایش کنند.
خوراکی های کلیدی
- گزارش‌های عملکرد استراتژی، چه در مورد نتایج معاملاتی تاریخی یا زنده اعمال شوند، ابزار قدرتمندی برای کمک به معامله‌گران در ارزیابی سیستم‌های معاملاتی خود ارائه می‌دهند.
- سود خالص کل، ضریب سود، درصد سودآوری، متوسط سود خالص تجارت، و حداکثر کاهش، پنج معیار کلیدی هستند که در اکثر گزارش‌های عملکرد گنجانده شده‌اند.
- در نظر گرفتن معیارهای عملکرد علاوه بر سود خالص کل می تواند دید جامع تری از کارایی یک سیستم و توانایی آن برای دستیابی به اهداف تجاری شما ارائه دهد.
عناصر گزارش عملکرد استراتژی
صفحه اول
"صفحه اول" گزارش عملکرد استراتژی، خلاصه عملکرد است. شکل 1 نمونه ای از خلاصه عملکرد را نشان می دهد که شامل انواع معیارهای عملکرد است. معیارها در سمت چپ گزارش ذکر شده است. محاسبات مربوطه در سمت راست یافت می شوند و به ستون ها تقسیم می شوند. پنج معیار کلیدی گزارش زیر خط کشیده شده است. بعداً در مورد آنها به تفصیل بحث خواهیم کرد.
شکل 1 - "صفحه اول" گزارش عملکرد استراتژی، خلاصه عملکرد است. معیارهای کلیدی شناسایی شده در این مقاله به نظر می رسد که زیر آنها خط کشیده شود.
لیست های تجاری، بازده های دوره ای، و نمودارهای عملکرد
علاوه بر خلاصه عملکرد که در شکل 1 مشاهده می شود، گزارش های عملکرد استراتژی ممکن است شامل لیست های تجاری، بازده دوره ای و نمودارهای عملکرد نیز باشد.
فهرست معاملاتی گزارشی از هر معامله انجام شده، شامل اطلاعاتی مانند نوع معامله (طولانی یا کوتاه)، تاریخ و زمان، قیمت، سود خالص، سود انباشته و درصد سود را ارائه می‌کند. لیست معاملات به معامله گران اجازه می دهد تا ببینند در طول هر معامله دقیقا چه اتفاقی افتاده است.
مشاهده بازده های دوره ای برای یک سیستم به معامله گران اجازه می دهد تا عملکرد را به بخش های روزانه، هفتگی، ماهانه یا سالانه تقسیم کنند. این بخش برای تعیین سود یا زیان برای یک دوره زمانی خاص مفید است. معامله گران می توانند به سرعت عملکرد یک سیستم را به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه یا سالانه ارزیابی کنند. مهم است که به یاد داشته باشید که در معاملات، این سود (یا زیان) تجمعی است که اهمیت دارد. نگاه کردن به یک روز معاملاتی یا یک هفته معاملاتی به اندازه نگاه کردن به داده های ماهانه و سالانه مهم نیست.
یکی از سریع‌ترین روش‌ها برای تحلیل عملکرد استراتژی، نمودار عملکرد است. این داده‌های تجارت را به روش‌های مختلف نشان می‌دهد، از نمودار میله‌ای که سود خالص ماهانه را نشان می‌دهد تا منحنی حقوق صاحبان سهام. در هر صورت، نمودار عملکرد یک نمایش بصری از تمام معاملات در دوره ارائه می‌کند و به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا به سرعت مطمئن شوند که آیا یک سیستم مطابق با استانداردها عمل می‌کند یا خیر. شکل 2 دو نمودار عملکرد را نشان می دهد: یکی به عنوان نمودار میله ای سود خالص ماهانه. دیگری به عنوان منحنی حقوق صاحبان سهام.
شکل 2 - هر نمودار عملکرد نشان دهنده همان داده های تجاری است که در قالب های مختلف نشان داده شده است.
معیارهای کلیدی گزارش عملکرد استراتژی
گزارش عملکرد استراتژی ممکن است حاوی مقدار زیادی اطلاعات در مورد عملکرد یک سیستم معاملاتی باشد. در حالی که همه آمارها مهم هستند، محدود کردن دامنه اولیه به پنج معیار عملکرد کلیدی مفید است:
- کل سود خالص
- فاکتور سود
- درصد سودآور
- میانگین سود خالص تجارت
- حداکثر کاهش
این پنج معیار نقطه شروع خوبی برای آزمایش یک سیستم معاملاتی بالقوه یا ارزیابی یک سیستم معاملاتی زنده است.
کل سود خالص
سود خالص کل نشان دهنده خط پایانی برای یک سیستم معاملاتی در یک دوره زمانی مشخص است. این معیار با کم کردن ضرر ناخالص تمام معاملات بازنده (از جمله کمیسیون) از سود ناخالص همه معاملات برنده محاسبه می شود. فرمول این خواهد بود:
بنابراین، در شکل 1، کل سود خالص به صورت زیر محاسبه می شود:
در حالی که بسیاری از معامله گران از سود خالص کل به عنوان ابزار اصلی برای اندازه گیری عملکرد معاملاتی استفاده می کنند، معیار به تنهایی می تواند فریبنده باشد. این معیار به خودی خود نمی تواند تعیین کند که آیا یک سیستم معاملاتی به طور کارآمد عمل می کند یا خیر، و همچنین نمی تواند نتایج یک سیستم معاملاتی را بر اساس میزان ریسکی که پایدار است عادی کند. در حالی که مطمئناً یک معیار با ارزش است، سود خالص کل باید در هماهنگی با سایر معیارهای عملکرد در نظر گرفته شود.
فاکتور سود
عامل سود به عنوان سود ناخالص تقسیم بر زیان ناخالص (شامل کمیسیون) برای کل دوره تجاری تعریف می شود. این معیار عملکرد، میزان سود به ازای هر واحد ریسک را با مقادیر بیشتر از یک نشان‌دهنده یک سیستم سودآور مرتبط می‌کند. به عنوان مثال، گزارش عملکرد استراتژی نشان داده شده در شکل 1 نشان می دهد که سیستم معاملاتی آزمایش شده دارای ضریب سود 1. 98 است. این با تقسیم سود ناخالص بر زیان ناخالص محاسبه می شود:
این یک عامل سود معقول است و نشان می دهد که این سیستم خاص سود تولید می کند. همه ما می دانیم که هر معامله ای برنده نخواهد بود و باید ضرر کنیم. معیار فاکتور سود به معامله گران کمک می کند تا میزان برد بیشتر از ضرر را تجزیه و تحلیل کنند.
معادله فوق همان سود ناخالص معادله اول را نشان می دهد اما یک ارزش فرضی را جایگزین زیان ناخالص می کند. در این حالت زیان ناخالص بیشتر از سود ناخالص است و در نتیجه ضریب سود کمتر از یک است. این یک سیستم بازنده خواهد بود.
درصد سودآور
معیار درصد سودآوری به عنوان احتمال برنده شدن نیز شناخته می شود. این معیار با تقسیم تعداد معاملات برنده بر تعداد کل معاملات برای یک دوره مشخص محاسبه می شود. به عنوان یک معادله:
W i n i n g T r a d es T o t a l T r a d e s = % P r o f i t a b l e \frac< Total \ Trades>= \% سودآور T o t a l T r a d es W i n i n g T r a d e s = % P r o f i t a b l e
در مثال نشان داده شده در شکل 1، درصد سوددهی به صورت زیر خواهد بود:
مقدار ایده آل برای معیار درصد سودآوری بسته به سبک معامله گر متفاوت خواهد بود. معامله‌گرانی که معمولاً به دنبال حرکت‌های بزرگ‌تر و با سود بیشتر هستند، برای حفظ یک سیستم برنده فقط به یک درصد سود پایین نیاز دارند، زیرا معاملاتی که برنده می‌شوند – یعنی سودآور هستند – معمولاً بسیار بزرگ هستند. این معمولاً با استراتژی معروف به معاملات روند اتفاق می افتد. کسانی که از این رویکرد پیروی می کنند اغلب متوجه می شوند که کمتر از 40٪ از معاملات ممکن است درآمد داشته باشند و همچنان یک سیستم بسیار سودآور ایجاد کنند زیرا معاملاتی که برنده می شوند روند را دنبال می کنند و معمولاً به سودهای زیادی می رسند. معاملاتی که برنده نمی شوند معمولا با باخت کوچک بسته می شوند.
معامله‌گران روزانه و به‌ویژه اسکالپرها، که به دنبال به دست آوردن مقدار کمی در هر معامله هستند و در عین حال ریسک یک مقدار مشابه را دارند، برای ایجاد یک سیستم برنده، به معیار سودآوری بیشتری نیاز دارند. این به این دلیل است که معاملات برنده از نظر ارزش نزدیک به معاملات بازنده هستند. برای "پیشرفت" باید درصد سود بسیار بالاتری وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، معاملات بیشتری باید برنده باشند، زیرا هر برد نسبتاً کوچک است.
میانگین سود خالص تجارت
میانگین سود خالص تجارت، انتظار سیستم است: میانگین مقدار پولی را نشان می دهد که در هر معامله برنده یا از دست رفته است. متوسط سود خالص تجارت از تقسیم کل سود خالص بر تعداد کل معاملات محاسبه می شود. به عنوان یک معادله:
در مثال ما از شکل 1، میانگین سود خالص تجارت به صورت زیر خواهد بود:
به عبارت دیگر، در طول زمان می‌توان انتظار داشت که هر معامله ایجاد شده توسط این سیستم به طور متوسط 452. 79 دلار باشد. این امر هم معاملات برنده و هم معاملات بازنده را در نظر می گیرد زیرا بر اساس کل سود خالص است.
این عدد را می توان با یک معامله پرت تغییر داد، یک معامله منفرد که سود (یا ضرر) چندین برابر بیشتر از یک معامله معمولی ایجاد می کند. یک نقطه پرت می تواند با افزایش بیش از حد متوسط سود خالص تجارت، نتایج غیر واقعی ایجاد کند. یک حالت پرت می تواند یک سیستم را به طور قابل توجهی بیشتر (یا کمتر) از آنچه که از نظر آماری است سودآور نشان دهد. برای ارزیابی دقیق‌تر، می‌توان نقطه پرت را حذف کرد. اگر موفقیت سیستم معاملاتی در آزمون بک‌آزمایی به یک حالت پرت بستگی دارد، سیستم باید بیشتر اصلاح شود.
حداکثر کاهش
متریک حداکثر کاهش به "بدترین سناریو" برای یک دوره تجاری اشاره دارد. بیشترین فاصله یا ضرر را از یک قله سهام قبلی اندازه گیری می کند. این معیار می تواند به اندازه گیری میزان ریسک متحمل شده توسط یک سیستم کمک کند و بر اساس اندازه حساب، تعیین کند که آیا یک سیستم عملی است یا خیر. اگر بیشترین مقدار پولی که یک معامله گر مایل به ریسک است کمتر از حداکثر برداشت باشد، سیستم معاملاتی برای معامله گر مناسب نیست. یک سیستم متفاوت، با حداکثر برداشت کوچکتر، باید توسعه یابد.
این معیار مهم است زیرا یک بررسی واقعیت برای معامله گران است. تقریباً هر معامله‌گری می‌تواند یک میلیون دلار به دست بیاورد - اگر می‌توانست 10 میلیون دلار ریسک کند. حداکثر معیار برداشت باید مطابق با میزان تحمل ریسک معامله گر و اندازه حساب تجاری باشد.
خط پایین
گزارش‌های عملکرد استراتژی، چه در مورد نتایج معاملاتی تاریخی یا زنده اعمال شود، می‌تواند ابزار قدرتمندی برای کمک به معامله‌گران در ارزیابی سیستم‌های معاملاتی خود باشد. در حالی که توجه به سود خالص یا سود خالص ساده است (همه ما می خواهیم بدانیم چقدر پول در می آوریم)، در نظر گرفتن معیارهای عملکرد اضافی می تواند دید جامع تری از کارایی یک سیستم و توانایی آن دربه اهداف تجاری خود دست یابیم
