نسبت های اهرمی

نسبت اهرمی هر نوع نسبت مالی است که نشان دهنده سطح بدهی یک واحد تجاری در برابر چندین حساب دیگر در ترازنامه، صورت سود یا صورت جریان نقدی آن است. این نسبت ها نشانی از نحوه تامین مالی دارایی ها و عملیات تجاری شرکت (با استفاده از بدهی یا حقوق صاحبان سهام) ارائه می دهند. در زیر تصویری از دو نسبت اهرمی رایج آورده شده است: بدهی/حقوق و بدهی/سرمایه.

فهرست نسبت های اهرمی رایج

چندین نسبت اهرمی مختلف وجود دارد که ممکن است توسط تحلیلگران بازار، سرمایه گذاران یا وام دهندگان در نظر گرفته شود. برخی از حساب هایی که قابل مقایسه با بدهی در نظر گرفته می شوند عبارتند از کل دارایی ها، کل حقوق صاحبان سهام، هزینه های عملیاتی و درآمد.

در زیر 5 مورد از متداول ترین نسبت های اهرمی آورده شده است:

1. نسبت بدهی به دارایی = کل بدهی / کل دارایی ها
2. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهی / کل حقوق صاحبان سهام
3. نسبت بدهی به سرمایه = بدهی امروز / (کل بدهی + کل حقوق صاحبان سهام)
4. نسبت بدهی به EBITDA = کل بدهی / سود قبل از استهلاک و استهلاک مالیات بر بهره (EBITDA)
5. نسبت دارایی به حقوق صاحبان سهام = کل دارایی ها / کل حقوق صاحبان سهام

نسبت اهرمی مثال شماره 1

کسب و کاری را با اطلاعات مالی زیر تصور کنید:

• 50 میلیون دلار دارایی
• 20 میلیون بدهی
• 25 میلیون دلار از حقوق صاحبان سهام
• 5 میلیون دلار EBITDA سالانه
• 2 میلیون دلار هزینه استهلاک سالانه

اکنون هر یک از 5 نسبت ذکر شده در بالا را به صورت زیر محاسبه کنید:

= 20 دلار / 50 دلار = 0. 40x = 20 دلار / 25 دلار = 0. 80x
1. بدهی/سرمایه = 20 دلار / (20 دلار + 25 دلار) = 0. 44x = 20 دلار / 5 دلار = 4. 00x
2. دارایی / حقوق صاحبان سهام = 50 دلار / 25 دلار = 2. 00 برابر

قالب رایگان را دانلود کنید

نام و ایمیل خود را در فرم زیر وارد کنید و هم اکنون قالب رایگان را دانلود کنید!

الگوی نسبت های اهرمی

نسبت اهرمی مثال شماره 2

اگر یک کسب و کار دارای کل دارایی به ارزش 100 میلیون دلار، کل بدهی 45 میلیون دلار و کل حقوق صاحبان سهام 55 میلیون دلار باشد، آنگاه مقدار متناسب پول قرض گرفته شده در برابر کل دارایی ها 0. 45 یا کمتر از نیمی از کل منابع آن است. هنگام مقایسه بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت این شرکت 0. 82 است، به این معنی که حقوق صاحبان سهام اکثریت دارایی های شرکت را تشکیل می دهد.

اهمیت و کاربرد

نسبت های اهرمی نشان دهنده میزان استفاده یک کسب و کار از پول قرض شده است. همچنین توانایی پرداخت بدهی و ساختار سرمایه شرکت را ارزیابی می کند. داشتن اهرم بالا در ساختار سرمایه یک شرکت می تواند مخاطره آمیز باشد، اما مزایایی نیز دارد.

استفاده از اهرم در مواقعی که شرکت در حال کسب سود است ، مفید است ، زیرا آنها تقویت می شوند. از طرف دیگر ، یک شرکت بسیار اهرم در صورت کاهش سودآوری مشکل خواهد داشت و ممکن است در معرض خطر بیشتری از یک شرکت بی نظیر یا کمتر اهرم در همان شرایط باشد.

سرانجام ، تجزیه و تحلیل سطح بدهی موجود ، عامل مهمی است که طلبکاران در نظر می گیرند وقتی یک شرکت مایل به درخواست وام بیشتر است.

در اصل ، اهرم خطر را اضافه می کند اما اگر همه چیز خوب پیش برود ، پاداش ایجاد می کند.

انواع مختلف نسبت اهرم چیست؟

1. اهرم عملیاتی

نسبت اهرم عملیاتی به درصد یا نسبت هزینه های ثابت به هزینه های متغیر اشاره دارد. شرکتی که دارای اهرم عملیاتی بالایی است ، بخش بزرگی از هزینه های ثابت را در فعالیت های خود دارد و یک شرکت با سرمایه فشرده است. تغییرات کوچک در حجم فروش منجر به تغییر زیاد درآمدها و بازده سرمایه گذاری می شود.

سناریوی منفی برای این نوع شرکت می تواند زمانی باشد که هزینه های ثابت آن تحت پوشش درآمد نباشد زیرا تقاضای بازار برای محصول کاهش می یابد. نمونه ای از یک تجارت با سرمایه یک شرکت تولیدی خودرو است.

If the ratio of fixed costs to revenue is high (i.e., >50 ٪) این شرکت دارای اهرم عملیاتی قابل توجهی است. اگر نسبت هزینه های ثابت به درآمد کم باشد (به عنوان مثال ،<20%) the company has little operating leverage.

2. اهرم مالی

نسبت اهرم مالی مربوط به میزان تعهد یا بدهی است که یک شرکت برای تأمین مالی عملیات تجاری خود استفاده کرده یا از آن استفاده خواهد کرد. با استفاده از وجوه وام گرفته شده ، به جای صندوق های سهام ، می تواند بازده سهام و سود شرکت را در هر سهم بهبود بخشد ، به شرط آنکه افزایش درآمد بیشتر از سود پرداخت شده در وام باشد. استفاده بیش از حد از تأمین مالی می تواند منجر به پیش فرض و ورشکستگی شود. رایج ترین نسبت اهرم های مالی را که در بالا ذکر شد ، ببینید.

3. اهرم ترکیبی

نسبت اهرم ترکیبی به ترکیب استفاده از اهرم عملیاتی و اهرم مالی اشاره دارد. به عنوان مثال ، هنگام مشاهده ترازنامه و صورتحساب درآمد ، اهرم عملیاتی بر نیمه بالای صورت درآمد از طریق درآمد عملیاتی تأثیر می گذارد در حالی که نیمه پایین شامل اهرم مالی است که در آن می توان درآمد هر سهم را به سهامداران ارزیابی کرد.

چگونه اهرم ایجاد می شود؟

اهرم از طریق موقعیت های مختلف ایجاد می شود:

• یک شرکت برای خرید دارایی های خاص بدهی می گیرد. این به "وام تحت حمایت دارایی" گفته می شود و در املاک و مستغلات و خرید دارایی های ثابت مانند ملک ، کارخانه و تجهیزات (PP& E) بسیار متداول است.
• یک شرکت بر اساس اعتبار کلی تجارت ، پول وام می گیرد. این معمولاً نوعی "وام جریان نقدی" است و به طور کلی فقط در دسترس شرکت های بزرگتر است.
• هنگامی که یک شرکت برای تأمین مالی یک کسب و کار وام می گیرد (در مورد فرآیند ادغام و خرید بیشتر بدانید).
• هنگامی که یک شرکت سهام خصوصی (یا شرکت دیگر) یک خرید اهرم (LBO) را انجام می دهد.
• هنگامی که یک فرد با گزینه ها ، آینده ها ، حاشیه ها یا سایر ابزارهای مالی سروکار دارد.
• هنگامی که شخصی یک خانه را خریداری می کند و تصمیم می گیرد برای تأمین بخشی از قیمت ، از یک موسسه مالی وام بگیرد. اگر این ملک با ارزش بالاتر فروخته شود ، سود حاصل می شود.
• سرمایه گذاران سهام تصمیم می گیرند برای استفاده از سبد سرمایه گذاری خود ، وام بگیرند.
• یک تجارت هزینه های ثابت خود را افزایش می دهد تا از فعالیت های خود استفاده کند. هزینه های ثابت ساختار سرمایه تجارت را تغییر نمی دهد ، اما آنها باعث افزایش اهرم عملیاتی می شوند که به طور نامتناسب سود را نسبت به درآمد افزایش می دهد.

خطرات اهرم بالای عملیاتی و اهرم مالی بالا چیست؟

اگر اهرم بتواند درآمد را چند برابر کند ، می تواند ریسک را نیز چند برابر کند. داشتن هر دو نسبت اهرم عملیاتی و مالی می تواند برای یک تجارت بسیار خطرناک باشد. نسبت اهرم بالای عمل نشان می دهد که یک شرکت در حال فروش اندک فروش است ، اما هزینه های بالایی دارد یا حاشیه هایی که باید پوشش داده شود. این یا ممکن است منجر به هدف درآمد پایین تر یا درآمد عملیاتی کافی برای تأمین هزینه های دیگر شود و منجر به درآمد منفی برای شرکت شود.

از طرف دیگر ، نسبت اهرم های مالی بالا هنگامی اتفاق می افتد که بازده سرمایه گذاری (ROI) از سود پرداخت شده در وام ها تجاوز نکند. این امر به میزان قابل توجهی سودآوری و درآمد شرکت را برای هر سهم کاهش می دهد.

نسبت پوشش

علاوه بر نسبت های ذکر شده در بالا ، ما همچنین می توانیم از نسبت پوشش در رابطه با نسبت اهرم استفاده کنیم تا توانایی شرکت در پرداخت تعهدات مالی خود را اندازه گیری کنیم.

متداول ترین نسبت پوشش عبارتند از:

1. نسبت پوشش بهره: توانایی یک شرکت در پرداخت هزینه بهره (فقط) بدهی آن
2. نسبت پوشش خدمات بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت کلیه تعهدات بدهی ، از جمله بازپرداخت اصلی و بهره
3. نسبت پوشش نقدی: توانایی یک شرکت در پرداخت هزینه بهره با مانده نقدی خود
4. نسبت پوشش دارایی: توانایی یک شرکت در بازپرداخت تعهدات بدهی خود با دارایی های خود

منابع اضافی

این راهنمای نسبت اهرم نسبت های اصلی ، بدهی/حقوق صاحبان سهام ، بدهی/سرمایه ، بدهی/EBITDA و غیره را معرفی کرده است. در زیر منابع CFI مرتبط دیگری برای کمک به شما در پیشبرد حرفه خود وجود دارد.

دوره های حسابداری رایگان

اصول حسابداری و نحوه خواندن صورتهای مالی را با کلاسهای حسابداری آنلاین رایگان CFI بیاموزید. این دوره ها اعتماد به نفس لازم برای انجام کارهای تحلیلگر مالی در سطح جهانی را به شما می دهد. الان شروع کن!

اعتماد به نفس در مهارت های حسابداری شما با دوره های CFI آسان است! اکنون به صورت رایگان ثبت نام کنید تا پیشرفت حرفه خود را شروع کنید!