معاملات با غرار و چرا حرام؟
در امور مالی اسلامی، معاملاتی که دارای ریسک بیش از حد باشد، ممنوع است. غرار به عدم قطعیت یا خطر ناشی از عدم شفافیت قیمت در قرارداد یا معاوضه اشاره دارد. ترجمه تحت اللفظی «غرار» «حیله» است. تعریف غرار این است:
[غرار] بیع محتملی است که وجود یا خصوصیات آنها قطعی نیست که مخاطره آمیز بودن آن معامله را شبیه به قمار می کند.[1]
بیع یا هر قرارداد تجاری که دارای عنصر غرر باشد ممنوع است. دلیل ممنوعیت غرر فی نفسه خطر یا عدم قطعیت نیست، بلکه همانطور که از تعریف فوق برمی آید، غرر به معنای حیله و قمار مستلزم غنی سازی ناروا است. نهی غرر، ضعیفان را از استثمار مصون می دارد. موارد کلی مالی یا تجاری در هنگام حضور غرار عبارتند از:
- مسئولیت یا پرداخت از طرف هر یک از طرفین قرارداد نامشخص یا احتمالی است
- تحویل یک یا چند محصول یا خدماتی که خرید یا فروش می شود در کنترل هیچ یک از طرفین قرارداد نیست و بنابراین نامشخص است.
- پرداخت یک یا چند محصول یا خدمات خریداری شده یا فروخته شده نامشخص است.
- فروش یک محصول یا خدمات در حال حاضر در اختیار یا طرف فروشنده نیست
- طرفهای قرارداد فروش یا خرید نمی دانند که آیا خرید و فروش واقعاً انجام می شود یا خیر.
- موضوع معامله حقوقی وجود ندارد.
غرار بیشتر به عدم اطمینان اشاره می کند تا ریسک که معمولاً در اصطلاحات مالی استفاده می شود. عدم اطمینان به وجود محصول یا خدمات مورد نظر، حقوق یا منافع طرفین درگیر در رابطه قراردادی و پیامدهای قرارداد مربوط می شود. در مورد اشیای ناشناخته چه می شود، مانند زمانی که خریدار نمی داند چه چیزی خریده است یا فروشنده نمی داند چه چیزی فروخته است؟مکتب ظهیری تنها زمانی غرر معامله را در نظر می گیرد که اشیاء مجهول در آن دخیل باشند. اکثر فقها در محاسبه غرر بودن معامله هم مجهول و هم مجهول را شامل می شوند.
مطمئناً، هر تراکنش مالی شامل ریسک هایی مانند ریسک ارزی، ریسک اعتباری، ریسک قانونی، ریسک کشور و ریسک سیاسی است. در حالی که برخی از معاملات ریسک قابل توجهی ندارند، برخی دیگر دارای ریسک قابل توجهی هستند. قرآن كريم و ادبيات مالي اسلامي در مورد ميزان ريسك مجاز روشن نيست و برخلاف ربا، در مورد غرر حرف زيادي براي گفتن ندارد. علما برای اینکه بفهمند چه معاملات یا ابزارهایی با شرع منطبق نیست، فرق گذاشتن بین غرار کثیر و غرارقلیل (عدم قطعیت زیاد و اسمی) را بر عهده گرفته اند. تصمیم آنها در این مورد فقط معاملاتی است که شامل عدم اطمینان بیش از حد یا بیش از حد در مورد محصول، خدمات یا ابزار مالی باشد و قیمت آنها در یک قرارداد باید ممنوع شود. اگرچه تعریف غرر از ربا دشوارتر است، اما اکنون بر سر سطح غرر قابل قبولی که معامله را منطبق با شرع میکند اتفاق نظر وجود دارد. بنابراین، در حالی که هر مقدار از ربا حرام است، درجات خاصی از غرر به معنای عدم قطعیت در امور مالی و تجارت اسلامی قابل قبول است.
کوتاه فروش و غرار
اینکه آیا فروش کوتاه مدت در امور مالی اسلامی ممنوع است یا خیر هنوز مورد بحث است. فروش کوتاه فروش دارایی است که فروشنده مالک آن نیست و احتمالاً حتی آن را نیز ندارد. دارایی می تواند سهام، اوراق قرضه، کالا، ارز یا سایر ابزارهای مالی باشد. به طور معمول، فروشنده کوتاه مدت اوراق بهادار کوتاه مدت را به خریدار می فروشد. فروشنده سهامی خاص مالک هیچ سهامی نیست اما در عوض سهام را از وام دهنده اوراق قرض می گیرد. فروشنده کوتاه مدت کارمزد و بهره ای را به وام دهنده می پردازد و در نهایت باید سهام بخرد تا به وام دهنده بازگردد. هدف خرید اوراق بهادار با قیمتی ارزان تر از قیمتی است که از فروش کوتاه مدت به دست می آید.
بدیهی است که غرر در معامله کوتاه فروش وجود دارد.
- مشخص نیست که فروشنده کوتاه مدت سود خواهد کرد یا خیر. فروشنده کوتاه مدت شرط می بندد که قیمت اوراق بهادار کاهش یابد تا به سود برسد.
- این شرط بندی (یا قمار) شامل یک مسئولیت بالقوه نامحدود است. قیمت اوراق بهادار می تواند بالا برود و سرمایه فروشنده کوتاه مدت را از بین ببرد.
- در صورت کاهش قیمت سهام توسط فروشندگان کوتاه مدت، ممکن است به بازار سهام عمومی آسیب وارد شود و در نتیجه وحشت ایجاد شود.
در انواع مختلف معاملات مالی اسلامی، فروشنده به طور کلی از فروش دارایی ای که در زمان فروش مالک و دارای آن نیست، منع می شود. مکانیسم فروش کوتاه به وضوح از این ممنوعیت عبور می کند. بنابراین، به نظر میرسد که شریعت شدیداً بر ضد فروش کوتاه مدت تمایل دارد.
معاملات آتی و فوروارد فارکس
به نظر میرسد وجود غرار، معاملات آتی و فوروارد فارکس را ممنوع میکند، زیرا این قراردادها شامل فروش یک شیء ناموجود یا شیئی است که در اختیار فروشنده نیست. علمای اسلام عموماً اتفاق نظر دارند که بیع های آتی، بیع های معلق و پیش فروش ها همگی عنصر غرر را در قراردادهای خود دارند. اختیارات و قراردادهای آتی که بسیار پرخطر در نظر گرفته می شوند، ممنوع تلقی می شوند. معاملات آتی ارز خارجی نیز همینطور است، زیرا نرخ های ارز آتی توسط تفاوت نرخ بهره تعیین می شود. علاوه بر این، نرخهای ارز بیثبات است و برای اکثر فانیها غیرقابل پیشبینی است.
مشکل فوروارد، قراردادهای آتی، اختیار معامله، سوآپ و آربیتراژ ارز، تعیین نرخ امروز برای مبادلات ارزی در آینده است. با این حال، شرایط کمی وجود دارد که ممکن است این معاملات مجاز باشند. در قسمت بعدی این مجموعه در مورد امور مالی اسلامی، من در مورد شرایط صحبت می کنم.
این مقاله عمدتاً از کتاب آینده نویسنده، مدیریت سرمایهگذاری بینالمللی: تئوری، اخلاق و عمل استخراج شده است. لندن، انگلستان: روتلج، آوریل 2016.
[1] بهلا، راج، حقوق اسلامی (شریعت). دورهام، کارولینای شمالی: انتشارات آکادمیک کارولینا، 2016.
معاملات با غرار و چرا حرام؟
در امور مالی اسلامی، معاملاتی که دارای ریسک بیش از حد باشد، ممنوع است. غرار به عدم قطعیت یا خطر ناشی از عدم شفافیت قیمت در قرارداد یا معاوضه اشاره دارد. ترجمه تحت اللفظی «غرار» «حیله» است. تعریف غرار این است:
[غرار] بیع محتملی است که وجود یا خصوصیات آنها قطعی نیست که مخاطره آمیز بودن آن معامله را شبیه به قمار می کند.[1]
بیع یا هر قرارداد تجاری که دارای عنصر غرر باشد ممنوع است. دلیل ممنوعیت غرر فی نفسه خطر یا عدم قطعیت نیست، بلکه همانطور که از تعریف فوق برمی آید، غرر به معنای حیله و قمار مستلزم غنی سازی ناروا است. نهی غرر، ضعیفان را از استثمار مصون می دارد. موارد کلی مالی یا تجاری در هنگام حضور غرار عبارتند از:
- مسئولیت یا پرداخت از طرف هر یک از طرفین قرارداد نامشخص یا احتمالی است
- تحویل یک یا چند محصول یا خدماتی که خرید یا فروش می شود در کنترل هیچ یک از طرفین قرارداد نیست و بنابراین نامشخص است.
- پرداخت یک یا چند محصول یا خدمات خریداری شده یا فروخته شده نامشخص است.
- فروش یک محصول یا خدمات در حال حاضر در اختیار یا طرف فروشنده نیست
- طرفهای قرارداد فروش یا خرید نمی دانند که آیا خرید و فروش واقعاً انجام می شود یا خیر.
- موضوع معامله حقوقی وجود ندارد.
غرار بیشتر به عدم اطمینان اشاره می کند تا ریسک که معمولاً در اصطلاحات مالی استفاده می شود. عدم اطمینان به وجود محصول یا خدمات مورد نظر، حقوق یا منافع طرفین درگیر در رابطه قراردادی و پیامدهای قرارداد مربوط می شود. در مورد اشیای ناشناخته چه می شود، مانند زمانی که خریدار نمی داند چه چیزی خریده است یا فروشنده نمی داند چه چیزی فروخته است؟مکتب ظهیری تنها زمانی غرر معامله را در نظر می گیرد که اشیاء مجهول در آن دخیل باشند. اکثر فقها در محاسبه غرر بودن معامله هم مجهول و هم مجهول را شامل می شوند.
مطمئناً، هر تراکنش مالی شامل ریسک هایی مانند ریسک ارزی، ریسک اعتباری، ریسک قانونی، ریسک کشور و ریسک سیاسی است. در حالی که برخی از معاملات ریسک قابل توجهی ندارند، برخی دیگر دارای ریسک قابل توجهی هستند. قرآن كريم و ادبيات مالي اسلامي در مورد ميزان ريسك مجاز روشن نيست و برخلاف ربا، در مورد غرر حرف زيادي براي گفتن ندارد. علما برای اینکه بفهمند چه معاملات یا ابزارهایی با شرع منطبق نیست، فرق گذاشتن بین غرار کثیر و غرارقلیل (عدم قطعیت زیاد و اسمی) را بر عهده گرفته اند. تصمیم آنها در این مورد فقط معاملاتی است که شامل عدم اطمینان بیش از حد یا بیش از حد در مورد محصول، خدمات یا ابزار مالی باشد و قیمت آنها در یک قرارداد باید ممنوع شود. اگرچه تعریف غرر از ربا دشوارتر است، اما اکنون بر سر سطح غرر قابل قبولی که معامله را منطبق با شرع میکند اتفاق نظر وجود دارد. بنابراین، در حالی که هر مقدار از ربا حرام است، درجات خاصی از غرر به معنای عدم قطعیت در امور مالی و تجارت اسلامی قابل قبول است.
کوتاه فروش و غرار
اینکه آیا فروش کوتاه مدت در امور مالی اسلامی ممنوع است یا خیر هنوز مورد بحث است. فروش کوتاه فروش دارایی است که فروشنده مالک آن نیست و احتمالاً حتی آن را نیز ندارد. دارایی می تواند سهام، اوراق قرضه، کالا، ارز یا سایر ابزارهای مالی باشد. به طور معمول، فروشنده کوتاه مدت اوراق بهادار کوتاه مدت را به خریدار می فروشد. فروشنده سهامی خاص مالک هیچ سهامی نیست اما در عوض سهام را از وام دهنده اوراق قرض می گیرد. فروشنده کوتاه مدت کارمزد و بهره ای را به وام دهنده می پردازد و در نهایت باید سهام بخرد تا به وام دهنده بازگردد. هدف خرید اوراق بهادار با قیمتی ارزان تر از قیمتی است که از فروش کوتاه مدت به دست می آید.
بدیهی است که غرر در معامله کوتاه فروش وجود دارد.